تصاویر طوفان جدید جنوب شرق آسیا
..........
..........
............
اینا فکر میکنید از کجا میاد . یه عده میگن چون اون کشورها نزدیک آبهای آزادن خب باید بیشتر اینجور طوفان ها و مسائلش رو داشته باشن . شاید تا حدی هم حرفشون درست باشه ولی چرا تو این چند ساله تعداد این طوفان ها اینقدر زیاد شده .وقتی دائم رو مصرف گرایی تبلیغ می کنیم ، وقتی هر روز اجناس رنگ و وارنگ و جور واجور رو می خریم و با لذت ازشون استفاده می کنیم آخرش میشه همین ، اصلا مصرف گرایی عاقبتش همینه . بالاخره این محصولات باید یه جایی ، تو یه کارگاهی ، تو یه کارخونه ای تولید شن ، و این یعنی مصرف برق بیشتر ، مصرف مواد فسیلی بیشتر و ...................... این یعنی افزایش گرمای زمین و زیاد شدن خیلی از آلاینده ها و........می دو نید چیه ما آدمای این دوره ، حکم اون آدمی رو داریم که روی یه شاخه ای نشسته و ته همون شاخه رو می بره . به حرف هیچکسم گوش نمی دیم ، حتی به حرف دل و وجدان و عقل خودمون !!!خیلی هامون تو دل خودمون خیلی چیزا رو قبول داریم اما وقتی تو یه جمعی هستیم هیچکدوممون جرات و جسارتشو نداریم که برای باور های خودمون یه حرکت عملی بکنیم . مثلا اگه با دوستامون بریم دل طبیعت هیچکدوممون این جراتو نداریم که تو جمعی که هستیم مثلا زباله های خودمونو تو طبیعت نریزیم و بذاریم تو یه نایلون و بندازیم تو کوله مون ، شاید خیلی هامون ته دلمون دوس داریم این کارو بکنیم ولی می ترسیم اون جمعی که توش هستیم مسخرمون کنن و مثلا بگن بچه مثبت یا یه سری حرفهایی از این دست .یا بدتر از همه اینکه اصلا جراتشو نداریم که به دیگران توصیه کنیم زباله تو طبیعت نریزن .ماها دردمون ایناست ، همه مون تو دلمون همه چیز رو می فهمیم و بلدیم ولی نمی دونم چرا هیچوقت جراتشو نداریم پای باور ها و اعتقادمون وایسیم . باید اینو قبول کنیم که همه مون داریم به کمک همدیگه به سرعت نابودی طبیعت و محیط زیستمون کمک می کنیم ولی اگه الان یکی مثلا مثلا مثلا بر فرض مثال یهو پیدا شه و به یکی از ماها بگه : تو در نابودی اون حیوون زیبا و نادر یا اون گیاه کمیاب و یا مرگ اون آدمایی که تو طوفان مردن ، مثلا یه چند درصدی نقش داشتی ، قطعا ماها با چشمای از عصبانیت بیرون زده و با تمام توان سعی می کنیم بهش بباورونیم که حرفش اشتباه ، چون اینقدر غرق در مسائل شخصی ، کاری و ... شدیم که یا متوجه نمی شیم داریم چه ضربه هایی به طبیعت و محیط زیستمون و خودمون می زنیم یا اگر هم بفهمیم جرات ابراز و مقابله با اون رو نداریم .راستش نمیدونم چطور شد که بحث از طوفان به اینجا کشید ولی قضیه خیلی جدی ، خیلی جدی تر از اونی که فکرشو بکنیم ولی ما آدما ذاتا خصلتمون اینجوریه که تا جونمون مستقیما تو خطر نیفته گوش نمی دیم .امیدوارم .... امیدوارم ...... امیدوارم ...................... همه مون رعایت کنیم و نگیم که بابا من به تنهایی اگه رعایت کنم که تاثیری نداره.................. مطمئن باشیم تاثیر داره .
نظر شما در مورد این مطلب
...
موجودی بسیار سریع و خیره کننده ، که در نوع خود بی نظیر بوده و هیچ گربه سانی یارای رقابت با اون نیست .
دونده ای که با زیبایی خیره کننده اش چشمها را مسحور کرده و در بین سایر گربه سانان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است . در قلب افریقا این موجود با ابهت تمام ( البته نه به اندازه گذشته ، چون با ورود خیل عظیم گردشگران و محققان به مناطق زیست این موجود ، و همچنین تغییرات زیست محیطی و اقلیمی چرخه زندگی ان دچار تغییراتی گردیده است ) به زیست ادامه می دهد واما در ایران ... !!!!!
با تشکر از نظرات سازنده و راه گشای شما عزیزان ، لطفا در صورت امکان در نظر سنجی وبلاگ نیز شرکت نمایید .
متشکرم .

خزندگان یکی از بزرگترین گروه جانداران کره زمین را تشکیل می دهند ، گروهی که سرشار از عجایب و رمز و راز است .
مارهایی عظیم الجثه ، تمساحهای غول پیکر با عمری بیش از ۱۰۰ سال ، مارمولکها و سوسمارهای بسیار عجیب و پر رمز و راز ، از جمله سوسمارهای دونده و مارمولکهای کمیاب با رنگها و طرحهای گوناگون ، سمندرهای زیبا و با ارزش و ... که همگی باعث غنا و پربار بودن این رده در جهان و من جمله ایران شده است .
ایران به عنوان کشوری پهناور و دارای هر ۴ نوع آب و هوا ، آن هم به طور همزمان ، شرایطی بسیار روءیایی جهت زیست انواع جانداران از جمله خزندگان در اختیار دارد ، اما متاسفانه به علل گوناگون که همگی از آن مطلعیم ، شرایط حفظ و پاسداری از داشته هایمان در وضعیت مطلوبی به سر نمی برد .
یکی از راههای حفظ و صیانت این ذخیره های بسیار بسیار با ارزش ، آشنایی و شناخت هر چه بیشتر این گروه از جانداران است ، در همین راستا مطالبی گردآوری شده از منابع مختلف در ذیل ارائه می گردد . امید است آشنایی هر چه بیشتر با این گروه ، موجب حفظ و ارتقاء سطح زیست آنان گردد .
باقی مطالب در ادامه مطلب
قطعا اکثر افرادی که سنشون کمی کمتر یا بیشتر از ۳۰ ساله کارتون رامکال رو یادشون میاد . کارتونی بسیار زیبا ، با ضرب آهنگی بسیار ملایم و دلنشین که سرنوشت موجودی دوست داشتنی و با مزه را در کنار پسر بچه ای با هوش و عاشق حیوانات به تصویر می کشید .
تو این کارتون یه راکون به اسم رامکال نقش اصلی رو ایفا می کرد . موجودی که خیلی کنجکاوانه اطرافشو وارسی می کرد و با حرکات با مزه ش کلی ماها رو سر گرم می کرد .
تو اون سالهایی که این کارتون از تلویزیون پخش می شد همه ما مردم و همینطور کارشناسها این موجود و متعلق به قاره دیگه ای میدونستیم ، جایی که خیلی از ماها دور ، آمریکای شمالی .
اما غافل از اینکه تو تمام اون سالهایی که فقط تصویر این موجود رو از تلویزیون و تو برنامه های مختلف علمی و راز بقا می دیدیم این موجود درست در نزدیکی ما و اونم تو جنگلهای گیلان در حال زندگی بوده .
بله ، با تحقیقاتی که انجام شده وجود راکونها تو استان گیلان از بیش از ۲۵ سال قبل تا حالا به اثبات رسیده .

سینه سرخ ایران

طول این پرنده ۱۷ سانتیمتر ؛ پرنده نر به وسیله سطح پشتی خاکستری مایل به آبی ، پس منقار ، گونه و پوشپرهای گوش سیاه ، ابرو و گلوب سفید ، سینه و پهلوی قرمز نارنجی و دم سیاه به آسانی تشخیص داده می شود .
پرنده ماده قسمت سیاه سر را ندارد ، در سطح پشتی قهوهایتر و در سطح شکمی کمرنگتر می باشد و ناحیه سینه آن قدری تیرهتر است . این پرنده اغلب خود را از انظار مخفی می کند . پروازش کم ارتفاع و مستقیم است و معمولا فقط از یم نهانگاه تا نهانگاه بعدی پرواز می کند .

این اتحادیه متشکل از 83 کشور، 110 آژانس دولتی، بیش از 800 تشکل غیردولتی و 10هزار دانشمند و کارشناس از 181 کشور است که به صورت مشارکت جهانی فعالیت میکنند.
ماموریت اصلی اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت تحت تاثیر قرار دادن، تشویق و ترغیب جوامع دنیا است تا علاوه بر حفظ تنوع زیستی، روند استفاده از منابع طبیعی را بر اساس معیارهای اکولوژیک متعادل کند.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت بر پایه یک سازمان چند فرهنگی و چند زبانی بنا شده است. 1100 ستاد در 40 کشور دنیا دارد و دفتر مرکزی این سازمان در کشور سوییس است.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت در سال 1948 با عنوان اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت “IUPN” به دنبال کنفرانس بینالمللی در فرانسه بوجود آمد.
تا هنگامی که ایده حفاظت از محیط زیست در دهههای گذشته با سعی و کوشش و در جهت حفظ منافع سیاسی انجام میشد، ملتها تمایل کمتری برای همکاری با اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت داشتند.
حدود 16 هزار گونه از حیوانات و گیاهان در خطر انقراضاند و بسیاری از اکوسیستمها، تالابها، جنگلها در حال انحطاط و تخریب هستند در حالی که ما میدانیم اکوسیستمهای طبیعی منابعی با ارزش در اختیار انسان قرار میدهند.
مهمترین کارکردهای اکوسیستم کمک به کاهش فقر و افزایش فرصتهای توسعه اقتصادی برای جوامع است. گسترش این تفکر نیازمند یکپارچگی در تصمیمها و عملکردهای منطقهای، ملی و بینالمللی سیاستگذارها در همه ردهها و همچنین در رهبران اقتصادی است.
سازمان جهانی حفاظت از منابع طبیعی (IUCN) به دنبال افزایش درک علمی فرصتهایی است که طبیعت در اختیار انسان قرار میدهد. اما این سازمان جهانی میداند این درک تنها از طریق راههای عملی چون همراهی دانشمندان، سیاستگزاران، رهبران اقتصادی و NGها و تغییر ارزشهای جهانی و نحوه استفاده از منابع طبیعی تحقق خواهد یافت.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت از طریق حمایت و توسعه علوم جدید حفظ محیط زیست، استفاده این علوم در پروژههای بینالمللی و برقراری ارتباط بین نتایج بدست آمده در تحقیقها با سیاستهای منطقهای، ملی و بینالمللی از طریق گفتوگوی بین دولتها و جوامع شهری و بخش خصوصی به دنبال حفظ محیط زیست است.
اولویت برنامه فعلی سازمان جهانی حفاظت از محیط زیست (2008-2005) بازشناسی راههای امرار معاش -به خصوص برای فقرا- از طریق مدیریت پایدار منابع طبیعی است.
این سازمان در پروژههایش، مفهوم مدیریت اکوسیستم جهت حفظ تنوع زیستی و معیشت پایدار وابسته به منابع طبیعی مستقیم را به کار میبرد و سازمان تلاش میکند تا اکوسیستمها را مدیریت و بازسازی کند و همچنین نحوه زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم را بهبود بخشد.
اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت به عنوان بزرگترین شبکه دانش زیست محیطی تا کنون به 75 کشور برای حفظ منابع طبیعی و تدوین استراتژیهای تنوع زیست محیطی کمک کرده است .
به نام خدا
تقریبا همه ما ایرانی ها در مورد در معرض خطر نابودی بودن یوز پلنگ ایرانی خبرهایی را از منابع مختلف شنیده یا خوانده ایم . بله ، یوز ایرانی ، همان پستاندار با ابهتی که سالهاست در جستجوی مکانی امن جهت زیستن و زاد و ولد در مناطق مختلف ایران ازمکانی به مکان دیگر می گریزد اما باز هم در مصاف با موجودات متمدن !!!!!!!!!!!!!!!!! شکست خورده و نا امیدانه با تنگتر شدن زیستگاهش آخرین سالهای حیات خود در ایران را سپری می کند .
سالهاست از طرحهای ظاهرا حمایتی وحفاظتی مختلف در انواع گوناگون و از جانب نهاد ها و سازمانهای دولتی وخصوصی صحبت می شود اما دریغ از ذره ای تاثیر در بهبود وضعیت این جاندار بسیار با ارزش .
در همین زمینه امروز خبری در صفحه ۷ روزنامه همشهری درج گردید که باعث نگرانی بیشتر و زنگ خطری جدی تر گردید که با توجه به خبر مورد نظر توجه واقعی و جوانمردانه تمامی افراد دوستدار طبیعت وجانداران را می طلبد .
جهت تنویر بیشتر ، اصل خبر بدون دخل و تصرف ذکر می گردد :
كاهش 50درصدي جمعيت يوزپلنگ آسيايي

محیط زیست > حیوانات- گروه محیطزیست- اسدالله افلاکی:
از یوزپلنگ آسیایی چه خبر؟ پاسخ این پرسش را با کمی تأمل در گفتههای رئیس سازمان حفاظت محیطزیست میتوان دریافت.
او که 26مهرماه امسال برای شرکت در یازدهمین اجلاس متعاهدین کنوانسیون تنوع زیستی به حیدرآباد هند سفرکرده بود در سخنرانی خود در این اجلاس به صراحت اعلام کرد که جمعیت یوز در ایران بالغ بر 50 قلاده است. براساس این آمار جمعیت یوز 50درصد کاهش یافته است. پیشتر مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست جمعیت یوزها را بارها 70تا 100قلاده و درمواردی 120قلاده هم عنوان کرده بودند. مقایسه این آمارها نشان از این واقعیت تلخ دارد که نماد حیاتوحش ایران بیش از هر زمان دیگری با خطر انقراض دستوپنجه نرم میکند. دوستداران محیطزیست و حیاتوحش اکنون بیش از هر چیز نگران یوزها هستند. مهندس علیرضا جورابچیان، مدیر پیشین پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در اینباره به همشهری گفت: رئیس سازمان حفاظت محیطزیست دو سال پیش جمعیت یوزها را 100قلاده اعلام کرد درحالیکه براساس برآورد سال87، تعداد یوزها بین 74 تا 120قلاده اعلام شده بود. اوایل سال90 هم برآوردی داشتیم که جمعیت یوز را حداکثر 70 قلاده نشان میداد. اکنون محمدیزاده میگوید، جمعیت یوز در ایران بالغ بر 50قلاده است این آمار اگر درست باشد بهمعنای سیر نزولی جمعیت یوزپلنگ در زیستگاههاست.
آمارهای نگرانکننده
آنطور که این کارشناس پرسابقه محیطزیست میگوید، سال گذشته با نصب 100دستگاه دوربین، جمعیت یوز در کل زیستگاههای استان یزد سرشماری شد این سرشماری نشان داد شمار یوزها در این استان 10 قلاده است این درحالی است که استان یزد یکی از مهمترین زیستگاههای یوزپلنگ آسیایی است. پارک ملی توران هم از اهمیت ویژهای برخوردار است براساس برآورد سال87، در این پارک 12تا 15قلاده یوز وجود داشت اما در حال حاضر، آماری که به کمک دوربینهای بزرگ تهیه شده نشان میدهد جمعیت یوز در این پارک به چهار تا شش قلاده کاهش یافته است.
وی با تأکید براینکه کاهش جمعیت یوز، ناشی از کم کاری محیطبانان و کارکنان محیطزیست در استانها نیست، خاطرنشان کرد: وقتی دستاوردها و اقدامات مربوط به پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نظیر کارگاههای سرشماری، کارگاههای ماهانه آموزشی محیطبانان برگزار نشود، وقتی گشت و کنترل زیستگاهها متوقف شود، وقتی حفاظت اولویت نداشته باشد بدیهی است که حفاظت سیر نزولی میگیرد و جمعیت حیاتوحش کاهش مییابد.
البته ممکن است کمبود اعتبارات بینالمللی(مربوط به پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی) را بهانه کنند اما واقعیت این است که در تمام سالهایی که پروژه یوز فعال بوده اصل اعتبار توسط سازمان محیطزیست و از طریق اعتبارات استانی تأمین شده و اعتبارات بینالمللی هیچگاه صرف محیطبانان و زیستگاهها نشده است ضمن آنکه نهتنها اعتبارات استانی کاهش نیافته بلکه افزایش هم یافته است.
جورابچیان افزود: وقتی رئیس سازمان محیطزیست اعلام میکند که جمعیت یوز 50 قلاده است درحالیکه پیشتر این آمار را 100قلاده اعلام کرده است باید معاون طبیعی و سایر مسئولان ذیربط نقاط ضعف را پیدا کنند؛ باید توضیح دهند که واقعا به چه دلیل جمعیت یوز کاهش یافته است.
جادهای برای نابودی یوزها
وی درباره آخرین وضعیت عبور جاده از قلب منطقه حفاظتشده کوه بافق (واقع در استان یزد) هم گفت: منطقه حفاظت شده کوهبافق یکی از زیستگاههای حساس یوزپلنگ است، با وجود این برخی میخواستند در این منطقه جاده بکشند و زمانی مسئله به قدری جدی شد که میخواستند عملیات آسفالت را شروع کنند اما با وجود کوتاهی سازمان حفاظت محیطزیست، تلاشهای مسئولان اداره محیطزیست استان (یزد) مانع از اجرای این عملیات شد. در خلال این ماجراها، رئیس منطقه حفاظت شده بافق بارها تهدید شد اما با وجود همه فشارها و تهدیدها، مسئولان محلی محیطزیست توانستند جلوی تخریب را بگیرند. خوشبختانه در حال حاضر، جادهکشی و آسفالت کمرنگ شده است. انتظار هم آن است که با درایت مسئولان محلی بهویژه فرمانداری، احداث جاده به کلی منتفی شود تا بهترین زیستگاه یوز مصون بماند.
جورابچیان انگشت اتهام را به سوی سایر مسئولان محیطزیست نشانه رفت و گفت: به اعتقاد من رئیس سازمان حفاظت محیطزیست مقصر نیست زیرا وی صرفا یک گیرنده اطلاعات است بلکه این مسئولان محیط طبیعی هستند که باید با اطلاعرسانی دقیق و کارشناسانه وی را مجاب به اقدامات حفاظتی کنند. آنچه امروز اتفاق افتاده این است که حفاظت منتفی شده و اصلا حفاظتی وجود ندارد. براساس همین سیاست، نه از آموزش محیطبانان خبری هست نه از سرکشی به زیستگاهها. حتی چهار ماه است که مسئولان ارشد محیط طبیعی پایشان به زیستگاه یوز نرسیده است، در عوض به منطقه میاندشت رفتهاند تا چگونگی تکثیر یوز را بررسی کنند، این در حالی است که تکثیر زمانی محلی از اعراب دارد که از نظر حفاظت مشکلی وجود نداشته باشد یا اینکه حیوان در حال انقراض کامل باشد.
در عین حال وی تلاشهای برخی کارکنان محیطزیست را قابل تحسین دانست و افزود: اگر امروز حیات وحشی باقی مانده بهخاطر تلاش شماری از کارکنان زحمتکش استانهاست. برای نمونه با تلاش مدیرکل محیطزیست خراسان شمالی و همکاران وی، پناهگاه حیاتوحش میاندشت به یکی از بهترین زیستگاههای یوز تبدیل شده بهطوری که طی چهار ماه گذشته یک قلاده یوز ماده با سه توله در این پناهگاه دیده شده است، اتفاقی که تا پیش از این در هیچ زیستگاهی سابقه نداشته است. در پناهگاه حیاتوحش عباسآباد نایین هم با تلاشهای بیدریغ محیطبانان، هنوز گزارشی مبنی بر کاهش جمعیت یوز دریافت نشده است.
امید است ذکر این خبر ، بیداری از خواب خرگوشی را سرعت بخشد .
(( طیب عالی ))
اصل این خبر مربوط به چند سال پیش است . ماجرا از این قرار بود که یکی از شیخ نشینان عرب از کشور کویت به نام ((سعود عبدالعزیز بابتین )) به طور متمادی مخفیانه وارد خاک ایران شده و با کمک بلدهای ایرانی در استان خوزستان اقدام به شکار غیر قانونی هوبره ، پرنده با شکوه و در معرض خطر انقراض ، می کرد .
تصویر : آرشیوی

براساس گزارش شاخص عملکردی محیطزیست (EPI) ایران از میان 132 کشور جهان با کسب نمره 73/42 در مقام 114 جهان قرار گرفته است. این در حالی است که کشور ما در سال 2010 با کسب نمره 60 در مقام 78 جهان و در سال 2008 میلادی با نمره 9/76 در رتبه 67 جهان قرار داشته است.

همچنین، کشور ما رتبه دهم تخریب محیط زیست را دار است و اگر چه به لحاظ تاریخی، ما از اولین ملتهایی بودیم که قوانین زیست محیطی وضع کردیم، اما در حال حاضر، تنها 9 کشور وضعیت محیط زیستی بدتر از ما دارند. اما چه اتفاقی افتاده که ما به این مرحله ناخوشایند رسیده ایم؟ فرسایش خاک، یکی از مهمترین عواملی است که ما را به رتبه دهم تخریب محیط زیست رسانده است. بر اساس آمارهای رسمی، ایران با داشتن تلفات سالانه دو میلیارد تن خاک، رتبه نخست فرسایش خاک در جهان را دارد. رقمی که معادل 7.7 درصد فرسایش جهانی خاک است. با یک محاسبه ساده میتوان دریافت که این میزان، شش برابر میانگین جهانی است. مهمترین دلیل این اتفاق تغییر کاربری اراضی است. اراضی جنگلی به اراضی کشاورزی تغییر کاربری داده میشوند یا اراضی کشاورزی به طور غیر اصولی و غیر فنی به اراضی مسکونی یا صنعتی تغییر کاربری داده میشوند. این تغییر کاربری فشار بیش از حدی را به زمین وارد و ضریب هرز آب را تشدید میکند. فشار بیش از حد دامها به مراتع و اراضی جنگلی عامل دیگری است که تخریب بیش از حد پوششهای گیاهی و جنگلی در اراضی مرتعی کشور را در بر دارد و نتیجه آن برهنگی زمین و آسیب پذیری آن است. خشک شدن تالابهای کشور عامل دیگری است که موجب فرسایش خاک میشود. آلودگی هوا، دلیل دیگری است که ما را به این رتبه رسانده است. ما در آلودگی هوا نیز دارای مقام جهانی هستیم و آمارها نشان میدهد ایران جزو 11 کشور نخست منتشرکننده گاز دیاکسیدکربن است و روند تولید و انتشار گازهای گلخانهای در ایران از سال 1990 تاکنون بیش از 100 درصد رشد داشته است. آلودگی هوا به دلایل مختلف از جمله استفاده بی حد از سوختهای فسیلی اتفاق میافتد. تا پیش از اجرای کامل طرح سهمیه بندی بنزین، متوسط مصرف سوخت خودروهای بنزینی در کشورمان حدود 11 لیتر در روز بوده است در حالی که متوسط مصرف سوخت در کشورهای دیگر نظیر آلمان و ژاپن 5/2، در انگلیس 5/3، در فرانسه 9/1، در کانادا 5/6 و در کشور آمریکا 3/7 لیتر در روز است. بر اساس این تحقیقات و در صورت ادامه روند، هر 10 سال یک بار میزان مصرف سوخت در ایران 2 برابر میشود، در حالی که این نرخ رشد در مقیاس جهانی یک تا 2 درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفی جهان در حدود هر 40 سال یک بار 2 برابر میشود. یعنی رشد مصرف سوخت در ایران در مقایسه با میانگین جهانی 4 برابر بیشتر است. اتلاف بیش از 30 درصد آب کشاورزی نیز یکی از مهمترین عوامل است.
***
رتبه دهم در تخریب محیط زیست، نتیجه بیمبالاتی همه ما به سرزمینمان است. سرزمینی که قرار است بعد از ما نیز آیندگان بر آن زندگی کنند. ما به دلیل نا آگاهی، برخی کوته بینی ها و شاید خودخواهی، دانسته و نادانسته به سرعت در حال از میان بردن سرزمینمان هستیم.
|
به گزارش خبرگزاري مستقل محيط زيست ايران ( ایرن )احضار الهه موسوي در پي اين صورت مي گيرد که در ماه هاي گذشته با انتشار يادداشتها و گزارش هايي موضوع واگذاري دو هزار هکتار از اراضي پارک ملي گلستان و عواقب زيست محيطي تغيير کاربري بخش هايي از اراضي جنگل ناهار خوران گرگان را به صورت گسترده يي منعکس کرده بود. آنچه که الهه موسوي گفته دغدغه غالب کارشناسان و هواداران محيط زيست در ايران بوده و اساسا هر دو اقدام پيش گفته سازمان حفاظت محيط زيست با انتقاد بسيار روبرو شده بود. اما در اين ميان بنياد مذکور اقدام به شکايت از الهه موسوي کرده است. بر اساس احضاريه يي که به دست وي رسيده او بايد تا فردا خود را به شعبه 7 بازپرسي دادگستري گرگان معرفي کند.
|

.
|
|
تصویر زیر نمونه ای بسیار کوچک از ظلم های متعدد ما انسانها در حق دیگر موجودات این کره خاکیست ، موجوداتی که درست مانند ما حق زیستن دارند ، اما دائما زیر چکمه های غرور و بی فکری و کج فهمی ما لگد مال می شوند .
این تصویر متعلق به یک پلنگ بسیار زیبا ، نادر و در معرض خطر نابودی ست که تقریبا ۲ سال پیش در استان لرستان در تیر ماه ۸۹ ، نزدیکی منطقه قالیکوه شهرستان الایگودرز که منطقه ای بسیار صعب العبور است توسط شکارچیان کج فهم تلف شده .
البته بعد از این واقعه تاسف بار موارد بسیار زیاد دیگری نیز در دیگر مناطق کشور روی داده که نشان از کم اهمیت بودن این موضوع برای اغلب افراد دارد .